۱۴۰۱ آذر ۲۴, پنجشنبه

دریا نظم‌ده، از کشته شدگان اعتراضات در کرج؛ گفتند بگویید تصادف کرده


  ۱۲آبان۱۴۰۱، در جریان برگزاری مراسم چهلمین روز کشته شدن «حدیث نجفی»، چند معترض دیگر در خیابان‌های کرج کشته شدند. یکی از آن‌ها دختر جوان ۲۷ ساله‌ای به نام «دریا نظم‌ده» بود، از اهالی کوهسار کرج که به دست نیروهای امنیتی بازداشت شد و دو هفته بعد، پیکر بی‌جان و آسیب‌دیده‌اش تحت تدابیر شدید امنیتی به خانواده تحویل داده شد.

این گزارش در گفت‌وگو با یکی از نزدیکان دریا نظم‌ده که امروز پنجشنبه ۲۴آذر۱۴۰۱، مراسم چهلم او قرار است در کوهسار، روستای قلعه برگزار شود، به روزهای سختی که بر این خانواده گذشت پرداخته است.

***

دریانظم‌ده دختر ۲۷ ساله اهل کرج، همراه دوستانش در تاریخ ۱۲آبان‌ماه از خانه خارج می‌شود. ویدیوهایی که از او به جا مانده، دریا را دختری پر شور و شاد نشان می‌دهند. به سیاق بسیاری از دخترها و پسرهای نسل حاضر، دابسمش می‌خواند. می‌رقصد و خوش‌پوش است.

به گفته یک فرد نزدیک به خانواده دریا، آن‌ها در بازگشت از مراسم چهلم حدیث نجفی، با ماموران سپاه ثارالله مواجه شدند: «توی مراسم همان‌طوری که ویدیوها در رسانه‌های اجتماعی منتشر شد، به معترضان تیراندازی شد. بمب صوتی و گاز اشک‌آور شلیک شد و درگیری بین بعضی معترضان با نیروهای امنیتی اتفاق افتاد. ماشین گشت ثارالله به دریا و دوستانش رسیده بود، همه دوستانش فرار کرده بودند، اما دریا با مامورها درگیر شد. یکی از دوستانش شهادت داده که دریا را با ضرب‌و‌شتم و خشونت زیاد سوار ماشین کردند و بردند.»

در جریان درگیری‌هایی که بین معترضان و نیروهای امنیتی در چهلم حدیث نجفی رخ داد، عده نامشخصی از معترضان بازداشت شدند. بی‌خبری از دریا و نگرانی خانواده، از شامگاه ۱۲ آبان آغاز شد: «دریا یک خواهر و یک برادر دارد. مجرد بود و با خانواده زندگی می‌کرد. مادرش می‌گوید وقتی شنید که راه‌های بهشت سکینه بسته شده و درگیری به‌وجود آمده، دلشوره گرفت. چندبار با تلفن دریا تماس می‌گیرند اما در دسترس نبوده. چند دقیقه بعد دوباره زنگ می‌زند و می‌بیند تلفن خاموش است، با خودش فکر می‌کند درگیری است و شلوغ و شارژ تمام کرده است.»

شب دریا به خانه باز نمی‌گردد: «خانواده دریا نگران شده بودند، رفتند کلانتری منطقه برای اعلام مفقودی، کلانتری گفته بود بروید اگر تا یکی دو روز دیگر برنگشت و خبری نشد، بیایید اعلام کنید. شب ۱۳ آبان، یکی از دوستانش که همراه دریا بوده، به خانواده‌اش اطلاع می‌دهد که گشت ثارالله دریا را بازداشت کرده و برده‌اند.»

به گفته این فرد نزدیک به خانواده نظم‌ده، مادر دریا روز ۱۴ آبان دوباره به کلانتری مراجعه کرده و ماجرای بازداشت دخترش به دست ماموران گشت ثارالله را شرح می‌دهد: «مامورها گفتند گشت ثارالله مربوط به سپاه است و به ما مربوط نیست. مادرش به ناحیه مقاومت بسیج سپاه امام حسین کرج مراجعه کرد، گفتند اینجا نیست و برو میدان استاندارد. از این‌ور به آن‌ور این زن التماس‌کنان و گریان دنبال دخترش بود، اما هرکس او را به جای دیگری می‌فرستاد. در نهایت گفتند برو ستاد خبری وزارت اطلاعات در گوهردشت، اما آنجا هم گفتند ما اطلاع نداریم، باید بروی آگاهی پیگیری کنی.»

خانواده دریا با دل خون و غرق در اضطراب، به همه جاهایی که ممکن است ردی از دریا بیابند سر می‌زنند، اما دریغ از نشانه‌ای: «آگاهی ثبت شکایت کردند، چندین‌بار به ستاد خبری اداره اطلاعات شهر کرج در نزدیکی مرکز خرید مهستان رفتند، زندان‌ها، کلانتری‌ها، درمانگاه‌ها، بیمارستان‌ها، دو هفته تمام دنبال ردی از این دختر همه جا را گشتند و وقتی ناامید شدند، رفتند سراغ سردخانه‌ها.»

پیکر بی‌جان دریا نظم‌ده توسط پدر و عموهایش در سردخانه بهشت سکینه کرج شناسایی می‌شود: «مسوول سردخانه به آن‌ها گفته بود این بنده خدا مجهول‌الهویه است و چند روز است که اینجاست، تصادفی است. مادرش پیکر دریا را دیده که روی آن آثار کبودی و ضرب و جرح وجود داشته. صورتش، روی گونه‌هایش رد ضربه‌ها کبود شده بود، اما قابل شناسایی بود و هیچ آسیب دیگری مثل شکستگی استخوان یا مواردی از این دست نداشت.»

بعد از شناسایی پیکر دریا، سناریوسازی نهادهای امنیتی و فشار بر خانواده برای پذیرش سناریو آغاز می‌شود.

شرط می‌گذارند که باید مقابل دوربین‌ها تایید کنند فرزندشان براثر تصادف رانندگی کشته شده و تهدید می‌شوند که اگر بعد از تحویل پیکر و برگزاری مراسم درباره کشته‌شدن دریا و ماجرای بازداشتش به دست نیروهای امنیتی صحبت کنند، خودشان هم به سرنوشت او دچار خواهند شد: «چند نفر را آوردند و گفتند دریا با ماشین آن‌ها تصادف کرده. خانواده‌اش فهمیده بودند دروغ است و صحنه‌سازیست، اما قبول کردند فقط برای اینکه پیکر عزیزشان را بگیرند. تعهد گرفتند و فیلم ضبط کردند که خانواده می‌گویند بچه تصادف کرده و بعد اجازه دادند به شرطی که در بهشت سکینه دفن نشود، مراسم سوگواری با حضور نزدیکان دریا برگزار شود.»

خانواده دریا نظم‌ده، تحت فشارهای شدید امنیتی پیکر او را به یکی از روستای قلعه شهر کوهسار که بیش از ۲۵ کیلومتر با کرج فاصله دارد برده، و آنجا به خاک می‌سپارند: «مراسم سوم و هفتمش با اینکه دور از شهر بود، شلوغ شد. خیلی‌ها آمدند، آن‌قدر که بنده خدایی که برای سخنرانی آمده بود را فردای آن روز برای مدتی بازداشت کردند. دریا سه عمو دارد، یکی از عموهایش را همان روز مراسم هفتم بردند و کلی اذیت و آزار کردند. هنوز هم که هنوز است دست و دل مادرش برای حرف زدن از دریا می‌لرزد، اما لحظه‌ای نیست که از او و رنجی که بر این دختر رفت، غافل شود.»

به گفته فرد نزدیک به این خانواده، نیروهای امنیتی همه تلاش خود را کردند که نام دریا درمیان جان‌باختگان اعتراضات مطرح نشود: «گواهی فوت را دو هفته بعد به خانواده‌اش دادند، تاریخ مرگ را یک هفته قبل از بازداشت دریا ثبت کرده‌اند، در حالی که مادر دریا فهرست تماس‌هایش را دارد که روز ۱۲ آبان با دریا تماس گرفته و حرف زده است. توی گواهی فوت علت مرگ او را اصابت جسم سخت و شوک ناشی از ضربه قید کرده‌اند، اما جسم سخت را نوشته‌اند (تصادف) که یعنی ماشین به او زده، نه اینکه ضربه‌های باتوم به سر و صورتش او را کشته است.»

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر