۱۴۰۱ بهمن ۱۱, سه‌شنبه

بازداشت معصومه صنوبری در کرج



به گزارش کانون حقوق بشر ایران، روز دوشنبه ۱۰ دی ماه ۱۴۰۱، معصومه صنوبری از شهروندان اهل تبریز، در دی ماه ۱۴۰۱، در کرج بازداشت شد و به زندان فردیس کرج (کچویی) منتقل گردید.

معصومه صنوبری پیش از این در بند زنان زندان مرکزی تبریز، به اتهام تبلیغ علیه نظام و توهین به خامنه ای به ۸ سال زندان محکوم شده و در این زندان محبوس بود.

از وضعیت و شرایط این زندانی سیاسی در زندان فردیس کرج (کچویی) اطلاعی در دست نیست و خانواده وی، از وضعیت او بی اطلاع و نسبت به شرایط وی نگران هستند.

معصومه صنوبری فرزند محمدعلی، متولد ۱۳۶۷ اهل تبریز و دارای یک فرزند دختر است.

معصومه صنوبری در روز ۱۵ اسفند ۹۷ در شهر ایلخچی اسکو بازداشت و به بازداشتگاه اطلاعات تبریز منتقل گردید. او در بازداشتگاه اطلاعات سپاه بازجویی و مورد شکنجه قرار گرفت. بر اثر ضربات شلاق قادر به راه رفتن نبود. به دلیل ضربات وارده به سر دچار تاری دید شد و ساق پایش ترک خورد.

وی در مرداد ۹۸ با قید وثیقه ۶۰۰ میلیون تومانی تا زمان دادگاه آزاد شد.

معصومه صنوبری مجددا در ۱۶ بهمن ۹۸، بدون احضار قبلی از منزل خواهرش بازداشت و به بازداشتگاه اطلاعات سپاه تبریز منتقل گردید. او در سال ۱۴۰۰ از زندان آزاد شده بود.

معصومه صنوبری در مهرماه ۹۹، پس از ابتلاء زنان زندانی به کرونا در زندان مرکزی تبریز و عدم قرنطینه آنها، به کرونا مبتلا شد. علاوه بر این وی پس از بازداشت در تبریز بشدت شکنجه و تحت فشار قرار گرفته بود.

 

۱۴۰۱ بهمن ۱۰, دوشنبه

مفقود شدن یک دختر دانش‌آموز ۱۷ ساله در خرم‌آباد؛ احتمال ناپدیدسازی قهری


 بر اساس اطلاع ایران‌و‌ایر یک دختر ۱۷ ساله به نام «زهرا مرتضوی چگنی» از روز ۱۱ آذرماه ۱۴۰۱ مفقود شده و پیگیری‌های خانواده‌اش برای یافتن اطلاعی از او حاصلی در بر نداشته است.

یک فرد آگاه به ایران‌وایر می‌گوید: « زهرا فرزند بزرگ خانواده مرتضوی چگنی است. پدر خانواده کارمند است. زهرا از ۱۱ آذرماه گم شده و آن روز از صبح تا عصر را در منزل کنار مادر و خواهر کوچکترش بوده است. از حوالی ۵ عصر کسی از او خبری ندارد. نه لباسی و پول به همراهش برده نه خانواده خروج او را از منزل دیده‌اند و نه تصویرش در کوچه و خیابان‌های اطراف حین خروج از منزل یا توی کوچه در دوربین‌ها ثبت شده است هر چقدر هم از نهادهای مربوطه پیگیری کرده‌اند جوابی به آن‌ها داده نشده است.»

به گفته این فرد آگاه خانواده مرتضوی در یک بنای دوطبقه ساکن هستند که بالکنی شش متری دارد. ارتفاع زیادی ندارد و هیچ موضوع مشکوک یا قابل توجهی در روز مفقود شدن زهرا یا روزهای پیش از آن رخ نداده است: « خانواده زهرا می‌گویند او روز جمعه خوب و شاد بوده. از صبح همراه مادرش به رتق و فتق امور خانه پرداخته و بعد هم همراه با خواهر کوچکتر و مادرش نهار خورده‌اند. چون اتاق زهرا و خواهر کوچکش با هم مشترک است او بعد از ناهار به راهرو رفته تا درس بخواند مادرش هم در حال استراحت به خواب رفته است. حوالی ۵ عصر مادر زهرا بیدار می‌شود. خواهر کوچکتر توی اتاق خودش بوده و کتاب زهرا هم در راهرو همانجایی که درس می‌خواند باقی بوده اما از زهرا هیچ اثری پیدا نکرده‌اند.»

خانواده این دختر جوان به همه نهادهای مرتبط و جاهایی که گمان می‌کردند ممکن است اثری از او بیابند سر زده‌اند اما پیگیری‌هایشان به نتیجه‌ای نرسیده است: « اول از همه به کلانتری محل اطلاع داده و مفقودی زهرا را ثبت کرده‌اند بعد پرونده به بخش جنایی ارجاع شده و از خانواده زهرا هم بازجویی شده است. زهرا حتی پول و شناسنامه خود را به همراه نداشته. یک شلوار مشکی و یک سوییشرت کلاه‌دار به تن داشته و با همان‌ها هم مفقود شده است.»

به گفته این فرد آگاه خانواده زهرا با نامه‌ای که آگاهی به آن‌ها داده بهزیستی، زندان‌ها، بیمارستان‌ها و پزشکی قانونی را زیر پا گذاشته‌اند: « تا دو هفته به دنبال مجوز بودند که دوربین‌های مداربسته خانه‌های اطراف یا خیابان را بتوانند بررسی کنند بعد از دو هفته که نامه به آن‌ها داده شد به هرجا می‌رفتند گفته شد فیلم‌های آن روز پاک شده و در یکی دو موردی هم که ویدیو مرتبط با آن روز و ساعت موجود بود زهرا رویت نشد. حتی به اداره اطلاعات هم تماس گرفتند اما فقط به آن‌ها گفته می‌شود منتظر باشید و هیچ خبری نیست.»

خانواده زهرا اما گمان می‌کنند او مفقود نشده و به احتمال بسیار زیاد در بازداشت نهادهای امنیتی است: « محله‌ای که خانواده زهرا زندگی می‌کند اغلب ساکنانش عضو سپاه و بسیج هستند. زهرا هم مثل خیلی از زنان جوان این دوران به ویژه بعد از کشته‌شدن نیکا شاکرمی که هم‌شهری و هم‌طایفه‌ای او بوده حجاب را از سر برداشته بود و بدون حجاب در شهر تردد می‌کرد. اغلب لباس تیره کلاه‌دار می‌پوشید اما روسری و حجاب نداشت. از چند روز قبل هم درباره تجمعاتی که قرار بوده همراه با دوستانش در روزهای ۱۴ تا ۱۶ آذر در آن‌ها شرکت کند صحبت کرده بود برای همین خانواده‌اش فکر می‌کنند ممکن است به دست نهادهای امنیتی روبوده شده باشد.»

۱۴۰۱ بهمن ۹, یکشنبه

گزارشی از آخرین وضعیت مهرنوش زارعی، روزنامه نگار در زندان اوین


 مهرنوش زارعی هنزکی، روزنامه نگار بازداشتی، به صورت بلاتکلیف در بازداشتگاه اطلاعات سپاه موسوم به بند دو الف زندان اوین به سر میبرد. وی به بیماری میگرن مبتلا بوده و از دسترسی به داروهایش محروم است. خانم زارعی در اوایل بهمن ماه در تهران توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده بود.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، مهرنوش زارعی هنزکی، روزنامه نگار در بازداشتگاه اطلاعات سپاه موسوم به بند دو الف زندان اوین به سر میبرد.

یک منبع نزدیک به خانواده خانم زارعی در خصوص وضعیت وی به هرانا گفت: “مهرنوش از زمان بازداشت تاکنون تنها یکبار، روز دوشنبه دهم بهمن ماه موفق به برقراری تماس تلفنی کوتاهی با خانواده شده و طی این تماس اطلاع داده که به بازداشتگاه اطلاعات سپاه موسوم به بند دو الف زندان اوین منتقل شده است. همچنین وی به بیماری میگرن مبتلا بوده و از دسترسی به داروهایش محروم است.”
این روزنامه نگار در روز یکشنبه دوم بهمن ماه ۱۴۰۱، در تهران توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد.

نیروهای امنیتی بدون معرفی وابستگی نهادی خود، حکم بازداشت صادره از دادسرای ناحیه ۳۳ تهران (شهید مقدس-جرائم امنیتی) را به خانم زارعی نشان دادند، سپس به تفتیش منزل پرداخته و در نهایت بعد از ضبط برخی لوازم دیجیتال و شخصی وی، این روزنامه نگار را به زندان اوین منتقل کردند.

مهرنوش زارعی هنزکی، سابقه همکاری با خبرگزاری های ایلنا، ایسکا، چلچراغ و آنا را در کارنامه خود دارد. از او گزارشات متعددی در حوزه اجتماعی منتشر شده است.

هرانا روز گذشته طی گزارشی به تداوم بازداشت روزنامه نگاران بازداشتی پرداخت.

زهره سرو به زندان قرچک ورامین منتقل شد


 زهره سرو، زندانی سیاسی روز سه شنبه ۴ بهمن، از زندان اوین به زندان قرچک ورامین منتقل شد.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، روز سه شنبه ۴ بهمن ۱۴۰۱، زهره سرو، زندانی سیاسی به زندان قرچک ورامین منتقل شد.

یک منبع مطلع در این خصوص به هرانا گفت: “خانم سرو صبح سه شنبه به بهانه اعزام به بیمارستان طالقانی از زندان اوین خارج و به زندان قرچک انتقال داده شد. تا کنون از دلیل انتقال این زندانی سیاسی اطلاعی حاصل نشده است”.
پیشتر یک منبع مطلع در خصوص بیماری این زندانی به هرانا گفته بود: “چندی پیش زهره در زندان اوین به کرونا مبتلا شده بود؛ بهداری زندان به اشتباه بیماری وی را سرماخوردگی تشخیص داد و مدت ها از درمان مرتبط با بیماری خود محروم بود. وی پس از مدت ها به بیمارستان «شهداری تجریش» منتقل و پس از انجام آزمایشات مشخص شد که عفونت ناشی از کرونا به دلیل عدم رسیدگی به موقع، در بدن او باقی مانده است. نهایتا درمان وی با تجویز چند قرص آنتی بیوتیک صورت گرفت که تعلل در درمان به عدم بهبودی کامل او منجر شد. خانواده این زندانی که از دریافت دز سوم واکسن کرونا به دلیل تداوم بیماری اش محروم بوده، نگران سرایت این عفونت به قلب و ریه خانم سرو هستند.”

خانم سرو اوایل مهرماه سال گذشته توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به بازداشتگاه اطلاعات سپاه، موسوم به بند الف-یک منتقل شد. وی اواسط آبان ماه با پایان مراحل بازجویی به بند زنان زندان اوین انتقال داده شد.

او در نهایت توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری از بابت اتهامات “اجتماع و تبانی تبلیغ علیه نظام” به ۷ سال حبس تعزیری محکوم شد. با اعمال ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی، ۶ سال زندان در خصوص او قابل اجرا است.

این زندانی سیاسی پیش از این نیز سابقه بازداشت و محکومیت دارد.

زهره سرو، فرزند غیضان، متولد ۱۳۶۵ است. خانم سرو با عنوان “ماه فر” در فضای مجازی فعالیت داشت.

فاطمه سپهری به حبس و جزای نقدی محکوم شد


 فاطمه سپهری، فعال مدنی ساکن مشهد توسط دادگاه کیفری این شهر به یک سال حبس تعزیری و پرداخت جزای نقدی محکوم شد.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، فاطمه سپهری، فعال مدنی ساکن مشهد به حبس و پرداخت جزای نقدی محکوم شد.

دادگاه کیفری مشهد خانم سپهری را از بابت اتهامات “نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی از طریق فعالیت در فضای مجازی و مصاحبه با رسانه های خارج از ایران” به یک سال حبس تعزیری و پرداخت ۲۰ میلیون تومان جزای نقدی محکوم کرد.
فاطمه سپهری روز چهارشنبه ۳۰ شهریور، توسط نیروهای امنیتی در منزل خود در مشهد بازداشت و سپس به زندان وکیل آباد این شهر منتقل شد.

خانم سپهری پیشتر نیز به دلیل فعالیت‌های مدنی خود سابقه بازداشت و محکومیت داشته است.

وی که یکی از امضاکنندگان نامه درخواست استعفای آیت الله علی خامنه‌ای است، به همین دلیل در مرحله بدوی توسط شعبه ۴ دادگاه انقلاب مشهد به ریاست قاضی منصوری به ۵ سال حبس تعزیری محکوم شد. این محکومیت توسط شعبه ۳۵ دادگاه تجدیدنظر استان خراسان رضوی به ۳ سال و شش ماه حبس تقلیل یافت. نهایتا اردیبهشت‌ماه سال گذشته حکم حبس و شلاق فاطمه سپهری به مدت ۵ سال و به صورت مشروط تعلیق شده و این فعال مدنی از زندان آزاد شد.

۱۴۰۱ بهمن ۸, شنبه

سعیده مرادی جهت تحمل حبس بازداشت شد


 سعیده مرادی، شهروند اهل زنجان، روز چهارشنبه ۲۸ دی ماه، جهت تحمل حبس بازداشت و به بند قرنطینه زندان صفرآباد زنجان منتقل شد.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، سعیده مرادی، عکاس اهل زنجان جهت اجرای حکم حبس راهی زندان صفرآباد این شهر شد.

یک منبع مطلع در گفتگو با هرانا عنوان کرد: “روز چهارشنبه ۲۸ دی ماه ۱۴۰۱، خانم مرادی توسط ضابطین قضایی بازداشت و جهت اجرای حکم شش ماه حبس راهی بند قرنطینه زندان صفرآباد زنجان شد.”
سعیده مرادی پیشتر در ارتباط با اعتراضات سراسری بازداشت و نهایتا با تودیع قرار وثیقه از زندان صفرآباد زنجان آزاد شده بود.

۱۴۰۱ بهمن ۷, جمعه

فشار برای حفظ حجاب اجباری؛ درمانگاهی در شیراز به دلیل «پوشش» پلمب شد

 

در ادامه فشارها بر مراکز خدماتی و تجاری برای رعایت حجاب اجباری، فرماندار شیراز اعلام کرد به‌تازگی یک درمانگاه در این شهر به دلیل پوشش و حجاب کارکنان و مراجعه‌کنندگان آن پلمب شده است.

لطف‌الله شیبانی اضافه کرد: «ممنوعیت کشف حجاب در مغازه‌ها و مجتمع‌های تجاری به اصناف اعلام شده است و مشتریان و مراجعان به واحدهای تجاری، حق کشف حجاب ندارند.»

با گذشت چهار ماه از آغاز اعتراضات سراسری در ایران پس از کشته شدن مهسا امینی در پی بازداشت به بهانه حجاب، مقامات جمهوری اسلامی برخورد با زنانی را که پوشش مطابق با خواست حکومت ندارند شدیدتر کرده و پلمب کردن کسب و کارها را به روش‌های پیشین خود افزوده است.

حضور اعتراضی زنان بی‌حجاب در خیابان‌های تهران
همچنین ببینید:
سخنگوی ستاد «امر به معروف»: فقط روسری نیست، مسائل جدی‌تری دارد مطرح می‌شود
فرماندار شیراز با تهدید زنان گفت که در صورت «مشاهده زنان بی‌حجاب»، واحد ۱۱۰ و اماکن فرماندهی انتظامی با آنان «برخورد لازم» خواهد کرد و افزود: «شهروندان، چه از پرسنل اصناف و چه مشتریان و مراجعان به واحدهای تجاری، حق کشف حجاب ندارند.»

قوه قضاییه جمهوری اسلامی برداشتن حجاب اجباری زنان را جرم‌انگاری کرده و چنان که دادستان کل گفته، برداشتن حجاب اجباری «جرم مشهود» به شمار می‌آید.

محمد جعفر منتظری، دادستان کل کشور، گفته است که در چند ماه اخیر از برنامه‌های دشمنان این بود حریم‌ها را بشکنند و خطوطی که برای جمهوری اسلامی قائلیم را کنار بزنند از جمله حجاب.

او با تأکید بر الزام رعایت حجاب اجباری «در داخل مرزهای جمهوری اسلامی»، تأکید کرده است که «نمی‌توانیم بگوییم [مسئله] شخصی است.»

هرچند جرقه آغازین اعتراضات سراسری در ایران که ۱۳۰ روز از شروع آن می‌گذرد، کشته شدن مهسا امینی در بازداشت گشت ارشاد بود، اما تجمع‌ها و راهپیمایی‌هایی که در این مدت در سراسر ایران جریان دارد، صرفا به اعتراض علیه حجاب خلاصه نشد و معترضان در همه استان‌های ایران علیه مقامات جمهوری اسلامی شعار می‌دهند و خواستار سرنگونی حکومت هستند.

۱۴۰۱ بهمن ۶, پنجشنبه

واکنش غزل رنجکش به نابینا شدن با شلیک مأموران حکومت: این بهای آرزوی ما است


 یکی از معترضانی که با شلیک مستقیم نیروهای حکومتی یک چشمش را از دست داده، با اشاره به تفاوت «زندگی‌ها و دغدغه‌های» مردم ایران و جهان، نابینا شدن را «بهای آرزوی» همه معترضان دانست.

غزل رنجکش روز چهارشنبه پنجم بهمن در روایتی اینستاگرامی نوشت: «معلولیت جسمی هم صرفا یک واژه بی‌معنی است این روزها، چون همه این زخم‌ها به قول شما نشان‌دهنده شرافت و قدرت بانوان ایرانی است.»

او گفت که این یک مثال بود از تفاوت زندگی‌ها و دغدغه‌های ما و باقی مردم دنیا.

غزل رنجکش، دانشجوی رشته حقوق بندرعباس، روز ۲۴ آبان وقتی از محل کارش به خانه باز می‌گشت، بر اثر شلیک گلوله ساچمه‌ای توسط فردی که گفته می‌شود «یک مأمور لباس شخصی» جمهوری اسلامی بود، بینایی چشم راستش را از دست داد.

خانم رنجکش، درباره این که مردم او را «قهرمان» می‌نامند، این «معلولیت جسمی» را «ناشی از اعمال وحشیانه» نیروهای جمهوری اسلامی خواند.

او با بیان این که «آدمی که روحش ضدگلوله است، هیچ چیز نمی‌تواند جلوی رشدش را بگیرد»، تأکید کرد: اگر این بهای آرزوی همه‌مان باشد، فدای سر همه‌مان.»

پیش از این، ۱۴۰ پزشک متخصص چشم اعلام کردند: «تعداد زیادی از شهروندان بر اثر اصابت ساچمه و پینت‌بال در جریان تلاش عمال حکومت برای سرکوب خیزش انقلابی مردم ایران، بینایی یک یا هر دو چشم خود را از دست داده‌اند.»

تنها در سه بیمارستان «فارابی، رسول‌اکرم، و لبافی‌نژاد»، چشم‌پزشکان تخمین زده‌اند که در جریان سرکوب اعتراضات سراسری ایران از ۲۶ شهریور تا پایان آبان «بیش از ۵۰۰ بیمار» را که «چشم‌هایشان به‌شدت آسیب دیده بود» پذیرش کرده‌اند. پزشکان در استان کردستان نیز از «حداقل ۸۰ نفر» سخن گفته‌اند که چشمانشان مجروح شده است.

۱۴۰۱ بهمن ۵, چهارشنبه

خطر اعدام شهلا عبدی، زن باردار زندانی


 «ایران‌وایر» به اطلاعاتی دست یافته که نشان می‌دهد زن جوانی به نام «شهلا عبدی» که در اعتراضات سراسری شهر ارومیه در آبان ۱۴۰۱ عکس «روح‌الله خمینی» را آتش زده، حکم اعدام گرفته است. او در زمان بازداشت باردار بوده است.

در اعتراضات سراسری، زنان بسیاری که شماری از آن‌ها مادر بوده‌اند، زندانی و تحت شکنجه روحی و فیزیکی قرار گرفته‌اند. برخی از این زنان باردار بوده‌اند و گزارش‌‌هایی از سقط جنین مادران بازداشتی اعتراضات نیز منتشر شده است. یک منبع آگاه از داخل زندان مرکزی ارومیه، درباره شهلا عبدی به «ایران‌وایر» می‌گوید:‌ «وقتی این زن را دیدم بسیار جوان ولی ضعیف و آزاردیده به نظر می‌رسید، و متوجه شدم فرزند خود را ۴ ماهه باردار است.»

***

یک زن زندانی از زندان مرکزی ارومیه می‌گوید شهلا عبدی کرد و اهل بوکان است و روزهای ابتدای آبان ۱۴۰۱ در شهر ارومیه بازداشت شده است. به گفته یکی از زندانیان زن که فرصت گفت‌وگو خیلی کوتاهی با او از داخل زندان مرکزی ارومیه داشته است، در مدتی که شهلا در زندان مرکزی ارومیه نگهداری شده، تحت تدابیر شدید امنیتی قرار داشته است. هیچ‌کدام از زندانیان حق نزدیک شدن به او نداشته‌اند و هرگز امکان گفت‌وگو طولانی مدت با او دست نداده است.

این زن زندانی می‌گوید برخی زندانیان گفته‌اند شهلا عبدی حدودا سه هفته پیش به زندان تبریز منتقل شده است. ولی برخی زنان زندانی دیگر گفته‌اند به احتمال زیاد، او را به بازداشتگاه وزارت اطلاعات منتقل کرده‌اند. بر اساس منبع آگاه «ایران‌وایر»، شهلا حدود یک ماه در زندان مرکزی ارومیه در بازداشت نگهداری شده است.

زندانیان می‌گویند کسی اجازه صحبت کردن با شهلا را نداشته و تمام مدت در سلول انفرادی نگهداری شده است، اگر هم برای خرید به فروشگاه زندان مراجعه می‌کرده است، همواره دو مامور زندان همراه او بوده‌اند. در زمان خرید ماموران زندان مراقب بوده‌اند که کسی با او حرف نزند.

یکی از زنان زندانی می‌گوید شهلا زن بسیار جوانی است و حدودا ۲۱ یا ۲۲ سال سن دارد. «ایران‌وایر» قادر به تایید سن دقیق این زن معترض زندانی نیست، زیرا دو زن زندانی از زندان ارومیه می‌گویند سن شهلا را از روی چهره او حدس زده‌اند.

یکی از زندانیان که یک بار شهلا را در فروشگاه زندان از نزدیک دیده است می‌گوید:‌ «سر و وضع خیلی آشفته‌ای داشت، معلوم بود مدت‌ها است حمام نکرده و خیلی موهای آشفته‌ای داشت، خیلی بی حوصله بود و به شدت می‌ترسید؛ فقط می‌ترسید.» این زن زندانی نمی‌داند شهلا دقیقا از چه چیزی ترسان و هراسان بوده است.

این زن زندانی شهلا را این‌طور توصیف می‌کند: «خودش یک جوان نازک، اصلا جون نداشت.»

به گفته این زندانی زن، شرایط زنان بازداشتی در زندان ارومیه بسیار نامناسب است. او می‌گوید: «اصلا به وضعیت زنان بازداشتی رسیدگی نمی‌کنند، دکتر در زندان نیست. زنان زندانی بیمار را بدون مرخصی درمانی وادار به کار می‌کنند. یکی از زنان زندانی دو ماه بیمار بود و حتی یک قرص (مسکن) هم به او ندادند.»

او ادامه می‌دهد: «وضعیت زندان ارومیه خیلی بد شده است، خیلی از زنان زندانی جرائم عمومی واقعا بی‌گناه در زندان هستند، زندگی آن‌ها از هم پاشیده شده است.»

همچنان افراد بسیاری که در اعتراضات سراسری بازداشت شده‌اند، با شرایط نامشخص در بازداشت به‌سر می‌برند. بسیاری از آن‌ها را زنان تشکیل می‌دهند و شماری از این زنان بازداشت‌ شده مادرانی هستند که فرزندان خردسال‌ آن‌ها تحت فشار مضاعف سرکوبگر قرار دارند. این کودکان از دیدن مادران خود هم محروم هستند.

طی سال‌های گذشته و البته در آستانه اعتراضات سراسری، در میان زندانیان زن، افرادی دیده شدند که در زمان بازداشت باردار بوده‌اند. برخی از این زنان کودک خود را از دست داده‌اند.

سازمان حقوق‌بشری «هه‌نگاو»، مرداد امسال گزارش داد، «مریم حق‌گو» که همراه همسرش «پوریا جوادی» به اتهام فعالیت سیاسی بازداشت شد‌ه‌اند، در حین بازداشت دو ماهه حامله بوده است. این فعال سیاسی متعاقب بازداشت توسط نیروهای اطلاعات سپاه به بند نسوان زندان مرکزی ایلام منتقل شده بود و در داخل زندان جنین سه ماهه او سقط شد و تاکنون، هیچ اخباری در این خصوص منتشر نشده است.

۲۸دی۱۴۰۱، «هه‌نگاو» در گزارش دیگری نوشت «زهرا نبی زاده»، زن بارداری که حدود سه هفته قبل از دستگیری در مهاباد ربوده شد، حکم اعدام دریافت کرده و در انتظار اجرای حکم در زندان به‌سر می برد.

زهرا نبی زاده در هنگام دستگیری ۶ ماهه باردار بود، ولی بر اساس این گزارش، زیر شکنجه و لگدهایی که به شکم او در زمان بازداشت زده شد، طفل خود را سقط کرد و دچار خونریزی شدید شد.

شب قبل از دستگیری خانم نبی زاده در محله «بری مدرسه» که محل سکونت او است، زنان مهابادی با شعار «زن، زندگی، آزادی» به خیابان آمده بودند.

بررسی اخبار مربوط به زنان بازداشت شده در اعتراضات اخیر نشان می‌دهد که دست‌کم یک زن باردار به نام «مهشید کاشانی‌نژاد» نیز در مشهد، جنین خود را به دلیل خشونت و ضرب‌و‌شتم در زمان بازداشت از دست داده است.

یکی دیگر از زنان زندانی باردار، «سعدا خدیرزاده» است که ۷آذر۱۴۰۰ سازمان حقوق‌بشری «هه‌نگاو» از شرایط بد نگهداری او در زندان مرکزی ارومیه خبر داد.

رنج مادر بودن
اینکه چه تعداد زن باردار در میان زندانیان زن در زندان‌ها نگهداری می‌شوند، به صورت مستند موجود نیست. آماری مبنی‌بر اینکه چه تعدادی از این زنان در زمان بازداشت و بازپرسی، به‌دلیل شرایط سخت زندان و بازداشتگاه و به‌دلیل شکنجه و اعتراف‌گیری جنین خود را سقط کرده‌اند نیز، منتشر نشده است.

«حامد فرمند»، بنیانگذار موسسه «مادران زندانی» می‌گوید:‌ «طی حدود ۷ سال بررسی و پژوهش در مورد زنان بازداشتی در زندان‌های مختلف ایران، به این نتیجه رسیدیم که تنها راه دسترسی به اطلاعات در مورد زنان زندانی، از لابه‌لای خطوط گزارش‌های رسمی ارگان‌ها ممکن است، یا به همت زنان زندانی که در بند زنان نگهداری می‌شوند و بعد از آزادی، اطلاعاتی در مورد شرایط داخل زندان‌ها در اختیار نهادها و فعالین حقوق‌بشر قرار می‌دهند.»

به گفته حامد فرمند، در سال‌های گذشته، تبعید برخی زنان زندانی به زندان‌های شهرهای کوچک و شهرستان‌های مختلف، امکان جمع‌آوری داده‌های بیشتری در خصوص شرایط زندان زنان فراهم کرد. او همچنین تاکید می‌کند که همین معدود اطلاعات به دست آمده نیز ناقص بوده و فعالان این حوزه با دانش خیلی دقیقی در مورد اینکه چه تعداد زن زندانی همراه کودک خود، یا زن باردار در زندان نگهداری می‌شوند.

در مورد احکام این زنان نیز اطلاعاتی در دست نیست. بنیان‌گذار موسسه مادران زندانی تاکید می‌کند شمار بسیاری از این مادران، زندانیانی با جرائم عادی هستند.

آیا باردار بودن زنان بازداشتی تاثیری بر نوع و طول دوران محکومیت آنان دارد؟
حامد فرمند می‌گوید:‌«مشاهدات فعالین این حوزه نشان می‌دهد رابطه مستقیمی بین حکم اعطا شده به زندانیان زن باردار و بارداری آن‌ها وجود ندارد. در عین اینکه یک بی‌توجهی سیستماتیک و نقض حقوق کودک و حقوق زنان وجود دارد، به این معنی که در نوع احکام صادر شده فرقی دیده نمی‌شود، ولی در نوع برخورد بین زنان و مردان بازداشتی، تبعیض سیستماتیک و تحت فشار گذاشتن زنان با علم به اینکه آن‌ها باردار هستند، وجود دارد.»

بنیانگذار موسسه کویپی، مادران زندانی، اضافه می‌کند‌:‌ «بی‌توجهی به این موضوع که افراد باید پرونده پزشکی تشکیل بدهند به فراوانی دیده شده است. در موارد بسیاری دیده شده که مدت‌ها بعد از بازداشت، زنان متوجه شدند در زمان بازداشت باردار بوده‌اند. زمانی هم که این مساله روشن می‌شود، نه تنها توجه خاصی به لحاظ تغذیه مادران باردار، رسیدگی به جنین و سلامت محیط نگهداری صورت نمی‌گیرد و نیازهای خاص زن باردار هم مورد توجه قرار نمی‌گیرد، بلکه فشارهای مضاعف هم بر آن‌ها وارد می‌کنند.»

حامد فرمند از جمله این فشارها را داشتن مذهب خاص یا بارداری زنان از راهی غیر راه مورد تایید جمهوری اسلامی عنوان می‌کند، همچون بارداری به واسطه داشتن رابطه خارج از ازدواج، حتی اگر بارداری در اثر تجاوز رخ داده باشد.

این نویسنده و سخنران می‌گوید این فشارها به دلیل زن، مادر و باردار بودن، افزایش پیدا می‌کند.

هرچند حقوق کودک در اکثر کشورهای پیشرفته دنیا در محکومیت مادران نیز لحاظ می‌شود، ولی نتیجه بررسی فعالین حقوق کودک در ایران نشان می‌دهد سیستم قضایی ایران، خلاف این مسیر را طی می‌کند.

به گفته این فعال حقوق کودک، شرایط اخیر به دلیل حجم بالای بازداشتی‌ها در اعتراضات سراسری، شرایط بد زندان زنان را، به‌ویژه برای زنان باردار و مادران و کودکان تشدید کرده است.

آقای فرمند با تایید اینکه سلامت جنین زنان باردار در بازداشت‌گاه‌های ایران در خطر است می‌گوید:‌«فشارهای روانی که به دلیل تراکم زندانیان، نبود بهداشت، نبود آب سالم، نداشتن آب گرم برای حمام، در عین اینکه شرایط را برای تمام زندانیان دشوار می‌کند، اما زنان باردار و کودکان در شرایط سخت‌تری این دوران را سپری خواهند کرد. این شرایط منجر به بیماری و تشدید شرایط بیماری‌های زمینه‌ای در افراد می‌شود.»

۱۴۰۱ بهمن ۴, سه‌شنبه

ادامه ممنوعیت ورود زنان به استادیوم‌های ایران


 با وجود اعلام از سرگیری مسابقات فوتبال در ایران با حضور تماشاگران، ورود زنان به ورزشگاه‌های کشور همچنان ممنوع است.

برگزاری دیدارهای فوتبال باشگاهی و ملی در ایران همچنان تحت تاثیر واکنش‌های شدید نهادهای حکومتی در زمینه مقابله با خیزش سراسری مردم ایران علیه نظام جمهوری اسلامی قرار گرفته است. مسابقات فوتبال ملی و باشگاهی در کشور در طول ماه‌های اخیر بدون حضور تماشاگر در ورزشگاه‌ها دنبال شده‌اند.

حال با وجود اینکه مهدی تاج، رئیس فدراسیون فوتبال ایران گفته است که بر اساس تصمیم “نهادهای بالادستی”، اجازه بازگشت هواداران به ورزشگاه‌های فوتبال دوباره فراهم شده است، کماکان محدودیت‌های فراوانی برای این امر در نظر گرفته شده‌ است.

بیشتر بخوانید: آیا مسابفات فوتبال ایران دوباره با حضور تماشاگران برگزار می‌شود؟

منصور قنبرزاده، نایب رئیس دوم فدراسیون فوتبال ایران به رسانه‌های داخلی گفته است: «۳۰ درصد از جایگاه‌های برخی از ورزشگاه‌ها برای حضور تماشاگران اختصاص داده شده است.»

قنبرزاده همچنین اشاره کرده است که فعلا امکان حضور بیشتر تماشاگران وجود ندارد.

قرار است دیدار خانگی تیم فوتبال فولاد خوزستان مقابل پرسپولیس تهران در روز ۲۷ ژانویه (۷ بهمن) نیز در ورزشگاه خالی از تماشاگر شهر اهواز برگزار شود.

فرارتر از آن، از سوی ارگان‌های جمهوری اسلامی همچنین اعلام شده است که زنان همچنان از موقعیت ورود به ورزشگاه‌ها برخوردار نیستند. دلیل آن نیز “نبود زیرساخت‌های مناسب برای ورود زنان تماشاگر به ورزشگاه‌ها” اعلام شده است.

فدراسیون فوتبال ایران هم هنوز پاسخگوی نقض این حق طبیعی و شهروندی علاقه‌مندان به فوتبال نبوده است.

بیشتر بخوانید: درخواست فیفا برای حضور تماشاگران زن در رقابت‌های لیگ برتر فوتبال ایران

این وضعیت توجه ویژه فدراسیون جهانی فوتبال، فیفا، را نیز به خود جلب کرده است. احتمال می‌رود که این شرایط، خطر تعلیق فوتبال ایران از سوی فیفا را افزایش دهد.

۱۴۰۱ بهمن ۳, دوشنبه

ریحانه طراوتی به ۶ سال حبس محکوم شد


 ریحانه طراوتی، عکاس و فیلمبردار، توسط شعبه ۲۹ دادگاه انقلاب تهران به ۶ سال حبس محکوم شد. در صورت تایید این حکم در مرحله تجدیدنظر، با اعمال ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی، مجازات اشد یعنی ۵ سال حبس در خصوص وی قابل اجرا خواهد بود.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از بی بی سی فارسی، ریحانه طراوتی، عکاس و فیلمبردار به حبس محکوم شد.

بر اساس این حکم که توسط شعبه ۲۹ دادگاه انقلاب تهران، به ریاست قاضی مظلوم صادر و به وی ابلاغ شده است، خانم طراوتی از بابت اتهام های “اجتماع و تبانی برای اقدام علیه امنیت ملی و تبلیغ علیه نظام” مجموعا به شش سال حبس تعزیری محکوم شده است.

در صورت تایید این حکم در مرحله تجدیدنظر، با اعمال ماده ۱۳۴ قانون مجازات اسلامی، مجازات اشد یعنی ۵ سال حبس در خصوص وی قابل اجرا خواهد بود.

خانم طراوتی پیشتر در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ماه، در تهران توسط نیروهای امنیتی بازداشت و در تاریخ ۱ خرداد با تودیع قرار وثیقه به صورت موقت و تا پایان مراحل دادرسی آزاد شد.

پیشتر محمود بهزادی‌ راد وکیل مدافع ریحانه طراوتی از تداوم بازداشت وی در بازداشتگاه وزارت اطلاعات موسوم به بند ۲۰۹ زندان اوین خبر داده بود.

ریحانه طراوتی پیشتر در سال ۱۳۹۳، در پی انتشار نسخه‌ ایرانی آهنگ «هپی» به همراه گروهی بازداشت و پس از چند هفته آزاد شده بود. وی توسط دادگاه به یک سال حبس محکوم شده بود. این حکم به مدت ۳ سال به حالت تعلیق در آمد.

تداوم بازداشت و بلاتکلیفی محیا واحدی


 محیا واحدی، از اعضای داوطلب پیشین جمعیت امام علی، علیرغم گذشت حدود یک هفته از زمان دستگیری، کماکان در زندان اوین به صورت بلاتکلیف بسر میبرد.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، محیا واحدی، از اعضای داوطلب پیشین جمعیت امام علی، در بازداشت و بلاتکلیفی بسر میبرد.

میثم واحدی برادر این شهروند اعلام کرد: “امروز در ادامه پیگیری ها به دادسرای اوین مراجعه کردیم و جوابی که بعد از ساعتها انتظار گرفتیم این بود که خواهرم همچنان در بازداشت موقت بسر میبرد و قرار بازداشت او در هفته جاری نیز تمدید شده است.”
محیا واحدی در روز یکشنبه ۲۵ دی ماه ۱۴۰۱، توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد. بازداشت وی، در محل کارش به همراه ضبط برخی از لوازم دیجیتال متعلق به او صورت گرفته است.

محیا واحدی، فعال حقوق زنان و کودکان و از اعضای داوطلب پیشین جمعیت امام علی است.

۱۴۰۱ بهمن ۲, یکشنبه

با انگیزه ناموسی؛ یک زن توسط همسرش در مشهد به قتل رسید


 یک زن جوان در مشهد با انگیزه ناموسی توسط همسرش به قتل رسید. متهم بازداشت و پرونده وی پس از صدور کیفرخواست در دادسرای عمومی و انقلاب مشهد، به دادگاه کیفری یک استان خراسان رضوی ارسال شد.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از روزنامه خراسان، مردی در مشهد همسرش را با ضربات قمه به قتل رساند.

بر اساس این گزارش، “مریم.ب” پرستار ۲۶ ساله بخش کرونایی بیمارستان امدادی مشهد در حالیکه صبح زود به سمت محل کارش در حرکت بود با ضربات پی در پی قمه توسط همسرش به شدت زخمی می شود.

در پی تماس شهروندان حاضر در محل، پیکر نیمه جان او به بیمارستان رضوی مشهد منتقل شده و ساعاتی بعد به دلیل شدت جراحات وارده جان خود را از دست می دهد.

یکی از شاهدان عینی که در محل واقعه حضور داشت در این خصوص به قاضی شعبه ۲۰۸ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد گفت: “حدود ساعت ۶ صبح از محل کارم به منزل بازگشتم، وقتی از خودرو پیاده شدم ناگهان مردی را با چاقویی دیدم که ضربات متعددی را بر پیکر زن جوان فرود می آورد. آن مرد جوان پیراهنی مشکی و شلواری خاکستری بر تن داشت که در یک لحظه به سمت پراید قرمز رنگ دوید و سوار بر آن متواری شد.”

در همین حال یکی دیگر از شاهدان به قاضی پرونده گفت: “حدود ساعت ۶ صبح بود که صدای جیغ وحشتناک یک زن را شنیدم. وقتی از منزل به بیرون نگاه کردم، مردی را دیدم که زنی را روی زمین انداخته و انگار به او مشت می زند، اما زمانی که دقت کردم چاقوی بزرگی را در دست آن مرد دیدم؛ او یک پیراهن مشکی بر تن داشت.”

در این گزارش آمده است: بنابر تحقیقات صورت گرفته، مقتول پرستار بخش کرونایی بیمارستان “شهید کامیاب” مشهد بوده که اخیرا به دلیل اختلاف با همسرش در ملک پدری به همراه خواهرش در همان نزدیکی زندگی می کرد.

خواهر “مریم.ب” درباره این ماجرا به قاضی ویژه قتل عمد گفت: “من و خواهرم هر دو شاغل هستیم و با هم در یک خانه زندگی می کردیم. خواهرم از مدت ها قبل با همسرش اختلاف داشت و در کشاکش طلاق بودند.”

پس از آن قاضی ویژه قتل عمد، دستور بازداشت “علی.ص” متهم به قتل را صادر کرد. پس از پنج روز متهم در استان قم خود را تحویل نیروهای انتظامی داد و نهایتا به مشهد منتقل شد.

او در مراحل بازجویی ارتکاب قتل را پذیرفت و مدعی شد به دلیل ابتلا به بیماری سرطان، همسرش او را رها کرده و قصد ازدواج با فرد دیگری را داشته است.

در همین حال یکی از بستگان مقتول که به عنوان شاهد در جلسه بازپرسی حضور داشت، در این باره گفت: “مردی با یک شماره ناشناس با من تماس گرفت، خودش را معرفی کرد و به من گفت، من از مریم جدا شدم چرا که به دلیل بیماری سرطان ۲ سال بیشتر زنده نیستم؛ اما اگر بدانم با کسی ارتباط دارد، می دانم او را چه کار کنم.”

پس از تکمیل تحقیقات قضایی و حضور متهم در بازسازی صحنه جرم، کیفرخواست این پرونده در دادسرای عمومی و انقلاب مشهد صادر و پرونده جهت رسیدگی به دادگاه کیفری یک خراسان رضوی ارسال شد.

بر اساس این گزارش، پزشکی قانونی سلامت روانی متهم را تایید کرده است.

جنایت‌ های ناموسی یا قتل ناموسی به ارتکاب خشونت و اغلب قتل زنان یک خانواده به دست مردان خویشاوند خود گفته می‌ شود.

پویا امری و نفیسا سعادت یار، شهروندان بهائی بازداشت شدند


 پویا امری و نفیسا سعادت یار، شهروندان بهائی ساکن گرگان، توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شدند.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، روز شنبه ۱ بهمن ماه ۱۴۰۱، دو شهروند بهائی توسط نیروهای امنیتی در گرگان بازداشت شدند.

هویت این شهروندان “پویا امری و نفیسا سعادت یار، هر دو ساکن گرگان” توسط هرانا احراز شده است.
تاکنون از محل نگهداری و اتهامات مطروحه علیه این افراد اطلاعی حاصل نشده است.

۱۴۰۱ بهمن ۱, شنبه

ریحانه طراوتی، عکاس، به شش سال حبس محکوم شد


 ریحانه طراوتی، عکاس، برای اتهام‌های «اجتماع و تبانی برای اقدام علیه امنیت ملی» و «تبلیغ علیه نظام» مجرم شناخته و به شش سال حبس تعزیری محکوم شده است که براساس قوانین ایران پنج سال از این حکم قابل اجرا است.

شعبه ۲۹ دادگاه انقلاب تهران، به ریاست قاضی مظلوم، این حکم را صادر کرده است.
درحکم خانم طراوتی اقداماتی چون «طراحی فعالیت‌های هدفمند در راستای جنبش زنان در ایران» و «ایجاد نیاز‌های کاذب در زنان از طریق تبلیغ جنبش می تو» به عنوان نمونه‌های رفتار مجرمانه او ذکر شده‌اند.

ریحانه طراوتی یکی از امضاکنندگان بیانیه اعتراض به آزار و خشونت علیه زنان در سینما و تئاتر ایران بود.

او اردیبهشت ماه بازداشت و پس از دو هفته آزاد شد.خانم طراوتی پیش از این هم سابقه به زندان افتادن را داشته است.

ملیکا هاشمی، خبرنگار، بازداشت شد


 شرق از بازداشت یک خبرنگار خبرگزاری «شهر»، خبر داد. ملیکا هاشمی امروز برای ارائه توضیحات به دادسرای اوین رفته بود که بازداشت شد.

تا به حال نزدیک به ۷۰ نفر از روزنامه‌نگاران ایرانی در جریان سرکوب اعتراضات جاری بازداشت شده‌اند.

۱۴۰۱ دی ۳۰, جمعه

تداوم بازداشت و بلاتکلیفی نسیم سلطان بیگی


 نسیم سلطان بیگی، خبرنگار و فعال دانشجویی سابق با گذشت ۹ روز از زمان دستگیری، همچنان در زندان اوین در بازداشت و بلاتکلیفی بسر میبرد.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، نسیم سلطان بیگی کماکان در بازداشت بسر میبرد.

مادر خانم سلطان بیگی در خصوص آخرین وضعیت او اعلام کرد: “دخترم نسیم سلطان بیگی،‌ از زندان اوین تماس گرفت. نهاد بازداشت کننده او اطلاعات سپاه است و او همچنان در سلول انفرادی نگهداری می‌شود. هنوز‌ از علت بازداشت دخترم بی‌اطلاعیم.”
نسیم سلطان بیگی، خبرنگار و فعال دانشجویی سابق در تاریخ ۲۱ دی‌ ماه، هنگام خروج از کشور توسط نیروهای امنیتی در فرودگاه بازداشت شد.

خانم سلطان بیگی پیش از این نیز سابقه بازداشت و محکومیت توسط نهادهای امنیتی و قضایی را داشته است.

۱۴۰۱ دی ۲۸, چهارشنبه

درخواست غزاله شارمهد از مقام‌های آلمان: تلاش کنید بتوانم با پدرم تلفنی صحبت کنم


غزاله شارمهد، دختر جمشید شارمهد، شهروند ربوده شده ایرانی-آلمانی از مقام‌های بلندپایه آلمان خواست برای امکان برقراری تماس تلفنی وی با پدرش تلاش کنند.

وی در اظهارات خود به طور مشخص، اولاف شولتس صدراعظم آلمان و آنالنا بائربوک وزیر خارجه این کشور را مورد خطاب قرار داد و از آنها این درخواست را مطرح کرد.

خانم شارمهد به طور مشخص درخواست کرد دست‌کم قبل از اینکه «پدرش اعدام شود یا به قتل برسد»، او بتواند با او صحبت کند و گفته این «حداقل‌ کاری» است که آلمان می‌تواند انجام دهد.

وی خطاب به شولتش و بائربوک با لحنی انتقادی گفت چطور آنها در قبال نزدیک به یک‌هزار روز حبس انفرادی، شکنجه و احتمال اعدام پدرش به عنوان یک شهروند آلمانی، «سکوت» کرده‌اند؟

غزاله شارمهد هشدار داد تا روز چهارشنبه، ۲۸ دی‌ماه، امکان صدور حکم اعدام برای پدرش وجود دارد.

وی گفته در طول یک‌سال گذشته او صدای پدرش را نشنیده و تنها چیزی که خانواده درباره آن مطمئن هستند، این است که او به صورتی «شکنجه شده که دندان‌هایش افتاده‌اند، ۲۰ کیلو وزن کم کرده و قادر نیست به راحتی راه برود و تنفس کند».

شارمهد پدرش را روزنامه‌نگار و فعال مدنی معرفی کرد که طی ۱۶ سال گذشته، تلاش داشته صدای مردم ایران باشد.

وی از بائربوک و شولتس خواسته به طور فوری اقدامی درباره این پرونده انجام دهند؛ از جمله سپاه را به عنوان سازمانی تروریستی معرفی کرده و از قدرت اقتصادی آلمان در رابطه تجاری با ایران، برای آزادی پدرش و سایر زندان سیاسی در ایران استفاده کنند.

جمشید شارمهد مرداد سال ۱۳۹۹ در جریان سفری به امارات متحده عربی در دبی توسط ماموران امنیتی جمهوری اسلامی ربوده و به ایران منتقل شد.

رسانه‌های رسمی و نهادهای امنیتی با انتشار این خبر در روز ۱۱ مرداد ۹۹، این شهروند دوتابعیتی را به عنوان رئیس «گروه تندر» (رسانه منتسب به انجمن پادشاهی ایران در آمریکا) معرفی کردند.

عفو بین‌الملل پیشتر نحوه بازداشت جمشید شارمهد را «خودسرانه» و «ناپدیدسازی قهری» دانسته و خواستار آزادی فوری این شهروند دوتابعیتی ایرانی-آلمانی شده بود.

۱۴۰۱ دی ۲۷, سه‌شنبه

خانواده‌ هستی حسین‌پناهی، دانش‌آموز به‌کمارفته، به «خانه سازمانی تحت نظر» منتقل شدند

 



پس از قطع امید پزشکان از به هوش آمدن هستی حسین‌پناهی، دانش‌آموز ۱۶ساله‌ای که از ۱۹ آبان در پی حمله مأموران حکومتی به کما رفته، پایگاه خبری کردپا، با انتشار جزئیاتی از این حمله، از انتقال هستی و خانواده‌اش به «یک خانه سازمانی تحت نظر و بدون بازدید» خبر داد.

کردپا روز سه‌شنبه ۲۷ دی اعلام کرد خانوادهٔ هستی «با فشار نهادهای امنیتی مجبور به نقل منزل از روستای قروچای به یک خانه‌ سازمانی در سنندج شده‌اند و اجازه هیچ‌گونه ملاقات با هیچ‌کس را ندارند».

بر اساس این گزارش، سطح هوشیاری هستی حسین‌پناهی «زیر ۵» است، اما چون «پلک می‌زند»، خانواده راضی به پذیرش قطع امید پزشکان نشده‌اند.

امین مصطفی‌زاده، روزنامه‌نگار در اربیل، هم در گفت‌وگو با رادیوفردا این خبر را تأیید کرد.پیشتر کانال شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان بر اساس گزارش‌های «غیرمستقیم» از پروندە پزشکی هستی، علت مرگ مغزی این دانش‌آموز را «ضربە مستقیم بە سر» اعلام کرده بود و اکنون پایگاه خبری کردپا جزئیات بیشتری را در این باره منتشر کرده است.

به‌نوشته این پایگاه خبری، هستی حسین‌پناهی به ‌همراه چند دانش‌آموز دیگر روز ۱۶ آبان ۱۴۰۱ توسط مدیر مدرسه و حراست احضار شده و با نشان‌دادن ویدئویی به آن‌ها گفته می‌شود که در اعتراضات شرکت کرده‌اند.

سپس حراست این دانش‌آموزان را به‌مدت یک ساعت به «مکانی نامعلوم» منتقل می‌کند و آن‌ها را مورد «ضرب‌وجرح» قرار می‌دهد.

بنا به آنچه کردپا نوشته، دانش‌آموزان زنگ آخر به مدرسه «با حالت غیرطبیعی و در حال گریه» بازگردانده می‌شوند و هنگام بازگشت به خانه، پس از آن‌که متوجه می‌شوند یک ماشین نیروهای امنیتی آن‌ها را تعقیب می‌کند، هستی «خود را از ماشین در حال حرکت، با سرعت بسیار پایین، پرت می‌کند».

در روز ۱۹ آبان شورای هماهنگی فرهنگیان به‌نقل از منابع محلی اعلام کرده بود که «پدر هستی تهدید شده بگوید دخترش از ماشین خود را به بیرون پرت کرده، اما مادرش می‌گوید که در مدرسه او را با باتون زده‌اند و اثر باتون روی سرش کاملاً مشخص بود».

در جریان سرکوب اعتراضات «زن زندگی آزادی» که از ۲۶ شهریور در پی اعلام خبر کشته‌شدن مهسا امینی در بازداشت پلیش گشت ارشاد آغاز شد و همچنان ادامه دارد، گزارش‌ها و ویدئوهای بسیاری از یورش‌بردن مأموران حکومتی به مدارس منتشر شده است.

در جریان این حمله‌ها شمار بسیاری از کودکان دانش‌آموز زخمی و مضروب و شماری بازداشت و به کانون‌های اصلاح و تربیت (زندان مخصوص زیر ۱۸ساله‌ها) منتقل شده‌اند.

در جریان سرکوب اعتراضات «زن زندگی آزادی» در چهار ماه گذشته حدود ۵۰۰ معترض به‌دست نیروهای حکومت کشته شده‌اند که دست‌کم ۶۴ نفر آنان کودک بوده‌اند.

۱۴۰۱ دی ۲۵, یکشنبه

بازداشت همراه با خشونت فاطمه رحمتی در آبادان

 

برخی منابع مطلع در آبادان، از بازداشت دختر ۱۹ ساله‌ای به نام «فاطمه رحمتی» خبر داده‌اند. به گفته منابع آگاه، صبح روز ۲۴دی‌۱۴۰۱، فاطمه رحمتی دانشجوی دانشگاه آزاد آبادان در منطقه سده این شهر توسط عوامل لباس شخصی ربوده شده است.

گفته شده است که ماموران هنگام بازداشت و ربودن او از محل، با خشونت این زن جوان را روی زمین می‌کشیدند و او با صدای بلند کمک می‌خواسته اما ماموران از خلوتی خیابان استفاده کرده و موفق شده‌اند او را با خود ببرند.

نزدیکان فاطمه گفته‌اند که او ناراحتی قلبی دارد و بی‌خبری از محل بازداشت و شرایط او به هنگام بازداشت، نگرانی‌های آن‌ها را افزایش داده است.

صفحه اینستاگرامی «صدای متروپل» که اولین منبع منتشر کننده خبر بازداشت فاطمه رحمتی است، بازداشت او توسط ماموران لباس شخصی را محکوم کرده و به نقل از شماری از شهروندان و دانشجویان آبادان، خواهان آزادی بی قید و شرط او شده‌ است.

از دلایل بازداشت و اتهامات انتسابی به این دانشجوی جوان اطلاعی در دست نیست.

زنان کشته شده در جریان قیام سراسری در ایران / دستکم ۷۵ زن کشته شدند


 کانون حقوق بشر ایران، شنبه ۲۴ دی ماه ۱۴۰۱؛ اسامی زنان کشته شده در قیام سراسری ایران به روز شد. شمار زنان کشته شده در جریان قیام سراسری به دستکم ۷۵ نفر رسید. این درحالیست که بسیاری افراد کشته شده بدلیل فشارهای بسیار زیاد که بر خانواده ها وارد میشود اصلا اعلام نشده و حکومت اسامی آنها را تحت عناوین ساختگی و دروغین، مانند خودکشی و یا تصادف اعلام میکند.

با گذشت بیش از سه ماه از اعتراضات ایران، سرکوب و کشتار زنان اوج تازه ای گرفت و اعتراضات زنان ایران و جهان منجر به پیروزی بزرگ اخراج ایران از کمیسیون مقام زن سازمان ملل شد.

این زنان در جریان اعتراضات سراسری در ایران که از ۲۲ شهریور ۱۴۰۱ با قتل مهسا امینی در تهران آغاز شد توسط ماموران سرکوبگر حکومتی به قتل رسیده اند. برخی از آنها با گلوله مستقیم، برخی با ضربات باتوم و یا ضرب و شتم ماموران کشته شده اند.

اسامی ۷۵ تن از زنان کشته شده در جریان اعتراضات که توسط کانون حقوق بشر ایران گردآوری شده از این قرار است:
۱- مینو مجیدی، کرمانشاه، شهادت بر اثر شلیک ماموران امنیتی، تاریخ شهادت ۳۰ شهریور

۲- غزاله چلاوی، آمل، ۳۳ ساله، بر اثر شلیک ماموران امنیتی به پیشانی، تاریخ شهادت ۳۰ شهریور

۳- حنانه کیا، نوشهر، ۲۳ ساله،‌بر اثر شلیک ماموران امنیتی در تهران – ستارخان، تاریخ شهادت ۳۰ شهریور

۴- هدیه نعیمانی، نوشهر، ۲۵ ساله، بر اثر شلیک ماموران امنیتی در خیابان حافظ نوشهر، تاریخ شهادت اول مهر ۱۴۰۱، در بیمارستان بهشتی براثر شدت جراحات شهید شد.

۵- حدیث نجفی، کرج، بر اثر شلیک ماموران امنیتی

۶- سارینا اسماعیل زاده، ۱۶ ساله فرزند عارف، مهرشهر، بر اثر شلیک ماموران امنیتی، تاریخ شهادت ۱ مهر

۷- مهسا موگویی ۱۸ ساله، فرزند محمدعلی، فولادشهر، بر اثر شلیک ماموران امنیتی با گلوله ساچمه ای، تاریخ شهادت ۳۱ شهریور

۸- نیکا شاکرمی، ۱۷ ساله، تهران، روز ۲۹ شهریور در تهران بلوار کشاورز مفقود شده و روز ۸ مهر جسد او درحالیکه صورتش متلاشی شده، بینی اش له شده و جمجمله اش براثر ضربات باتوم شکسته بود در کهریزک پیدا شد.

۹- نگین صالحی۲۶ ساله، خیابان جمهوری تهران، بر اثر ضربات باتوم قبل از رسیدن به درمانگاه فوت کرد، تاریخ شهادت ۱۶ مهر ۱۴۰۱

۱۰- اسرا پناهی، ۱۵ ساله، اردبیل، در دبیرستان شاهد ضرب و شتم شده و سپس در بیمارستان جان باخت، تاریخ شهادت: ۲۰ مهر

۱۱- آرنیکا قائم مقامی، ۱۷ ساله در تهران براثر ضربات باتوم به کما رفت و پس از ده روز جان سپرد. تاریخ شهادت: ۳۰ مهر

۱۲- نگین عبدالمالکی، ۲۱ ساله، بر راثر ضربات باتوم به سرش ابتدا به شدت مجروح و دچار خونریزی شده و در خوابگاه جان سپرد، تاریخ شهادت: ۲۰ مهر

۱۳- مائده جوانفر، ۲۸ ساله پرستار در رشت، براثر شلیک ماموران امنیتی در رشت، تاریخ شهادت ۴ آبان ۱۴۰۱

۱۴- کبری شیخ سقا ۵۵ ساله، اهل روستای دی ملا ساکن مهاباد، بر اثر شلیک ماموران امنیتی، تاریخ شهادت ۵ آبان

۱۵- فرشته احمدی ۳۲ ساله، اهل سردشت، بر اثر شلیک مستقیم در مهاباد، تاریخ شهادت ۵ آبان

۱۶- صدف موحدی، ۱۷ ساله، پس از اصابت باتوم به سرش در تهران، دچار ضربه مغزی شده و جان سپرد، تاریخ شهادت دوشنبه ۲ آبان

۱۷- سارینا ساعدی، ۱۶ ساله، اهل سنندج پس از اصابت باتوم به سرس در بیمارستان جان سپرد، تاریخ شهادت ۴ آبان

۱۸- آیناز جواهری، ۱۵ ساله، کرمانشاه، براثر شلیک ماموران امنیتی، تاریخ شهادت ۱۶ مهر

۱۹- لینا نامور ۲۱ ساله، براثر شلیک گلوله ماموران امنیتی در تهرانپارس، تاریخ شهادت: مهرماه ۱۴۰۱

۲۰- مرضیه دشمن زیاری، شیراز، بر اثر ضربات باتوم در سرش کشته شد، تاریخ شهادت ۲ آبان

۲۱- پریسا بهمنی، جراح عمومی ، اهل زنجان، براثر شلیک ماموران امنیتی مقابل ساختمان نظام پزشکی، تاریخ شهادت: ۴ آبان

۲۲- نسیم صدیقی۲۳ ساله، روز ۹ آبان در ارومیه براثر اصابت ساچمه به سر زخمی شده و جانبخات. روز ۱۱ آبان به خاک سپرده شد

۲۳- ناهید مصطفی پور، اهل یاسوج، در تهران بازداشت شده و پس از ۹ روز جسد او تحویل داده شد، تاریخ تدفین ۹ آبان

۲۴- نادیا عارفانی، ۲۳ ساله، اهل فردیس کرج، بر اثر شلیک ماموران امنیتی روز ۱۶ مهر مجروح شده و ۱۷ مهر جان باخت

۲۵- الهه سعیدی، سقز، بر اثر شلیک ماموران امنیتی ، مهر ۱۴۰۱

۲۶- ستاره تاجیک ۱۷ ساله، تبعه افغانستان و ساکن تهران، براثر شلیک ماموران امنیتی، تاریخ شهادت ۳۱ شهریور

۲۷- پریسا عسگری، ۲۰ ساله، اهل الیگودرز، دانشجوی دانشگاه تهران، براثر شلیک ماموران امنیتی، مهر ۱۴۰۱

۲۸- شیرین علیزاده، ۳۵ ساله، اصفهان، براثر شلیک ماموران امنیتی، تاریخ شهادت ۳۱ شهریور

۲۹- دیانا محمودی کودک ۷ ساله اهل پیرانشهر، بر اثر شلیک ماموران امنیتی ۷ آبان

۳۰- فرزانه کاظمی، اهل قزوین، بر اثر ضربات باتوم به سر، تاریخ شهادت ۲۰ مهر

۳۱- پرستو مرادخانی ۲۰ ساله، اهل کرج، بر اثر شلیک ماموران امنیتی در مراسم حدیثه نجفی در بهشت سکینه، تاریخ شهادت ۱۲ آبان

۳۲- نسرین قادری، اهل مریوان، بر اثر ضربات متعدد باتوم در سرش به کما رفته و در یکی از بیمارستانهای تهران جان باخت، تاریخ شهادت ۱۴ آبان

۳۳- مژگان کدخدایی، اهل بلوچستان، بر اثر شلیک ماموران امنیتی در تهران، تاریخ شهادت ۱۴ آبان

۳۴- سمیه محمودی نژاد، اهل کرمان، بر اثر شلیک ماموران امنیتی، تاریخ شهادت ۱۶ مهر

۳۵- پگاه غواصیه، اهل شیراز، بر اثر شلیک ماموران امنیتی، تاریخ شهادت ۱۴ آبان

۳۶- ماریا غواصیه، اهل شیراز، بر اثر شلیک ماموران امنیتی ، تاریخ شهادت ۱۴ آبان

۳۷- سمیرا نوری، اهل تهران، براثر شلیک ماموران امنیتی، تاریخ شهادت ۲ مهر

۳۸- پروین خوش قائم، اهل اشنویه، براثر شلیک ماموران امنیتی، تاریخ شهادت ۲۹ مهر

۳۹- غزاله قاسمی، اهل تهران، براثر شلیک ماموران امنیتی، تاریخ شهادت ۶ مهر ۱۴۰۱

۴۰- دریا (مرضیه) نظم ده، ۲۶ ساله اهل کرج، براثر شلیک ماموران امنیتی، تاریخ شهادت ۱۷ آبان

۴۱- یلدا آقافضلی ایردموسی، ۱۹ ساله اهل تهران، چند روز پس از آزادی به طرز مشکوکی جان سپرد، تاریخ شهادت ۲۰ آبان

۴۲- آیلار حقی، اهل تبریز، بر اثر پرتاب از بلندی، تاریخ شهادت ۲۵ آبان

۴۳- سمانه نیک نام ۳۶ ساله، اهل شیراز، بر اثر شلیک ماموران امنیتی، تاریخ شهادت ۲۵ آبان (موقع تحویلگیری جسد دو چشم او را خارج کرده بودند)

۴۴- هانیه مرادی نژاد اهل یزد، بر اثر شلیک ماموران امنیتی، تاریخ شهادت ۲۷ آبان

۴۵- هستی نارویی، فرزند بلال، بر اثر استنشاق گازهای سمی اشک آور در روز جمعه ۸مهرماه به شهادت رسید.

۴۶- مونا نقیب، ۸ ساله، بر اثر شلیک ماموران در سراوان، تاریخ شهادت: ۲ آبان

۴۷- پارمیس همنوا، دانش آموز، اهل ایرانشهر، براثر ضرب و شتم در مدرسه بدلیل پاره کردن عکس خمینی، تاریخ شهادت: ۳ آبان

۴۸- آرام مجد، اهل قائمشهر، بر اثر شلیک ماموران امنیتی تاریخ شهادت ۳۰ آبان

۴۹- مائده (ماهک) هاشمی، ۱۶ ساله اهل کنگان، بر اثر ضربات باتوم و شلیک ماموران امنیتی در شیراز، تاریخ شهادت ۳ آذر

۵۰- عاطفه نعامی، ۳۷ ساله، اهل اهواز، بر اثر ضرب و شتم، تاریخ شهادت ۱ آذر ( وی از هشت روز قبل مفقود شده و جسدش درحالیکه ضرب و شتم شده بود در خانه پیدا شد)

۵۱- نگین رادفر، ۲۲ ساله، اهل سنندج، بر اثر شلیک ماموران امنیتی، تاریخ شهادت ۲۸ آبان

۵۲- ساناز کشاورز، اهل کرج، (مهماندار هواپیما) بر اثر شلیک ماموران امنیتی، تاریخ شهادت آبان ماه ۱۴۰۱

۵۳- مونا چمنی اهل رشت، براثر ضربات باتوم به سر، تاریخ شهادت ۸ آذر

۵۴- زهرا جلیلیان، اهل اسلام آباد غرب، دانشجوی نخبه دانشکده فنی دانشگاه تهران در تاریخ ۱۳ آذر به طرز مشکوکی کشته شد ( حکومت اعلام کرد او خودکشی کرده!)

۵۵- فرانک جباری ۳۳ ساله، اهل تهران، بر اثر شلیک ماموران امنیتی، تاریخ شهادت ۱۶ آذر

۵۶- غزال امیری ۲۲ ساله، دانشجوی ترم یک دندانپزشکی شیراز، توسط ماموران امنیتی کشته شد و خانواده تحت فشار علت مرگ را کرونا اعلام کردند، تاریخ شهادت ۱۸ مهر (هنوز علت دقیق مرگ وی اعلام نشده است)

۵۷- آیدا رستمی اهل تهران – پزشک مردمی که در حال کمک به مجروحین در خانه هایشان شناسایی و ربوده شد سپس در روز ۲۱ آذر در زیر شکنجه به قتل رسید (جسد او درحالی تحویل گرفته شد که نصف صورت له شده، دستش شکسته و چشمش تخلیه شده بود)

۵۸- دنیا فرهادی ۲۲ ساله، اهل ایذه، زیر شکنجه ماموران امنیتی، تاریخ شهادت ۲۴ آذر (جسد او در ساحل رود کارون پیدا شد)

۵۹- زلیخا ترزی ۸۸ ساله ، ساکن زاهدان (تبعه افغانستان)، در جمعه خونین ۸ مهر براثر استنشاق گاز اشک آور به شهادت رسید

۶۰ – سمیرا ابراهیمی ۲۵ ساله، بلاگر اهل کرمان و مادر یک نوزاد ۸ ماهه، وی بدلیل استوری کردن فراخوانهای قیام روز یکشنبه ۲۰ آذر دستگیر شده و ۲۲ آذر زیر شکنجه کشته شده و مخفیانه دفن شد.

۶۱ – ندابیات اهل زنجان زیر شکنجه ماموران امنیتی، تاریخ شهادت ۵ آذر

۶۲- روشنا احمدی، بوکان، بر اثر شلیک ماموران امنیتی

۶۳- مریم سلیمانیان، اهل تهران، بر اثر پرتاب از ساختمان، دیماه ۱۴۰۱، وی نقاش و هنرمند بود.

۶۴- سها اعتباری، ۱۲ ساله، اهل بستک، بر اثر شلیک در جاده ، تاریخ شهادت ۴ دی۱۴۰۱

۶۵- سپیده (بی گرد) قلندری، اهل مهاباد، در تهران زیر شکنجه، ۱۱ دی ۱۴۰۱

۶۶- بهار خورشیدی- ۲۳ ساله، اهل رباط کریم، پرتاب از بلندی، تاریخ شهادت ۳۱ شهریورماه۱۴۰۱، حین نصب تراکت تعقیب شد او را از پنجره به پایین پرتاب کردند.

۶۷- نرگس خرمی فرد، اهل مشهد، وکیل دادگستری، تاریخ شهادت آبان ماه ۱۴۰۱

۶۸- مریم اسماعیل زاده، ۳۹ ساله، اهل تهران، بر اثر شلیک، در تاریخ ۲۴ آذرماه ۱۴۰۱

۶۹- سارینا شیری، ۱۹ ساله، اهل جوانرود، بر اثر شکنجه ، تاریخ شهادت مهرماه ۱۴۰۱ـ پس از ۱۰ روز پیکر او را به خانواده اش تحویل دادند.

۷۰- بهناز افشاری، دانشجوی دانشگاه صنعتی شریف، اهل تهران، بر اثر شلیک، تاریخ شهادت ۴ آبان ماه ۱۴۰۱

۷۱- مهدیس حسینی، ۱۷ ساله، اهل آمل، بر اثر شلیک، تاریخ ۱۲ آبان ماه ۱۴۰۱

۷۲- هلن احمدی، ۷ ساله، اهل بوکان، بر اثر شلیک، ۲۰ مهر ۱۴۰۱، او را در مسیر بازگشت از مدرسه به دلیل شعار دادن به گلوله بستند.

۷۳- اشرف نیکبخت، اهل ایذه، تاریخ شهادت ۲۵ آبان ماه ۱۴۰۱

۷۴- مریم غواصی، اهل مشهد، بر اثر شلیک، بر اثر شلیک، تاریخ شهادت: ۱۶ مهرماه ۱۴۰۱، پیکر او در روضه الزهرا گلزار شهدا دفن شد.

۷۵- سارینا مشیری، ۱۹ ساله، اهل کرمانشاه، تاریخ شهادت: مهرماه ۱۴۰۱