۱۴۰۲ اسفند ۹, چهارشنبه
دادگاه تجدیدنظر سه عضو یک خانواده را به حبس و جزای نقدی محکوم کرد
بر اساس اطلاعات رسیده به ایران اینترنشنال، دادگاه تجدیدنظر استان تهران، سه عضو یک خانواده را به حبس و جزای نقدی محکوم کرد. بر اساس حکم صادر شده، زهرا صفایی به پنج سال حبس، پسرش محمدمسعود معینی به دو سال حبس و دخترش پرستو معینی به ۵۰ میلیون تومان جزای نقدی محکوم شده است. بر اساس رای صادر شده، این شهروندان با اتهام «اجتماع و تبانی به قصد ارتکاب جرم علیه امنیت کشور» محکوم شدهاند و دادگاه برای اثبات این اتهام به گفتوگوهای خصوصی و فعالیتهای آنها در فضای مجازی استناد کرده است. دادگاه در رای صادره این افراد را به «همکاری و ارتباط تشکیلاتی آنها با سازمان مجاهدین خلق با محوریت ضربه زدن به امنیت کشور» متهم کرده است. دادگاه برای تایید این موارد بهعنوان مصداق اتهام، به مواردی ازجمله «گزارش ماموران اطلاعات سپاه به عنوان ضابط پرونده، استنباط بازپرس در مرحله بازپرسی و اقناع وجدان قضایی» استناد کرده است. از میان این افراد زهرا صفایی هماکنون در بند زنان زندان اوین و پسرش محمدمسعود معینی در بند ۴ زندان اوین زندانی هستند. پرستو معینی، دختر صفایی پیشتر با تودیع قرار وثیقه تا پایان مراحل دادرسی از زندان آزاد شده بود. این شهروندان پیشتر در آذرماه امسال، در مرحله بدوی با حکم قاضی ایمان افشاری، رییس شعبه ٢۶ دادگاه انقلاب تهران، هر یک به پنج سال زندان محکوم شده بودند. دادگاه، دو متهم دیگر این پرونده به نامهای کامران رضائیفر و تیمور رضائیان را به ترتیب به پنج سال زندان و ۵۰ میلیون تومان جزای نقدی محکوم کرده بود. این افراد روز ۲۲ شهریور ۱۴۰۲ در آستانه اولین سالگرد قتل مهسا ژینا امینی، از سوی ماموران اطلاعات سپاه پاسداران بازداشت شدند و ۱۹ مهرماه با پایان بازجوییها از بازداشتگاه یک-الف سپاه به زندان اوین منتقل شدند. ماموران در زمان بازداشت اقدام به تفتیش منازل این شهروندان کرده و برخی از وسایل شخصی همچون لپتاپ و گوشیهای تلفن همراهشان را ضبط کردند. یک منبع نزدیک به خانواده این شهروندان پیشتر در خصوص جلسات بازجویی آنها به ایراناینترنشنال گفت: «زهرا صفایی در دوره بازجویی بهشدت توسط ماموران مورد توهین و تحقیر قرار گرفت و ماموران به دخترش پرستو هم در زمان بازجویی دروغسنج وصل کرده بودند. به آنها و دیگر همپروندهایهایشان فشار و زیادی وارد کردند تا علیه یکدیگر اعتراف کنند.» زهرا صفایی، متولد ۱۳۴۲، مسعود معینی، متولد ۱۳۷۸، پرستو معینی، متولد ۱۳۷۹، تیمور رضائیان، متولد ۱۳۳۸ و کامران رضائیفر، متولد ۱۳۴۴ است. این افراد پیش از این هم به دلیل فعالیتهای سیاسی و مدنی سابقه بازداشت و تحمل حبس داشتهاند. از میان آنها، پرستو معینی، دانشجوی رشته مهندسی برق در دانشگاه بینالمللی قزوین بود و پس از آزادی از زندان در سال ۱۴۰۱ از دانشگاه اخراج شده بود. پرستو معینی به همراه مادرش زهرا صفایی و شمار دیگری از از زنان زندانی سیاسی، شامگاه ۱۹ بهمن ۱۴۰۱ پس از آزادی از زندان در مقابل زندان اوین فریاد «زن، زندگی، آزادی» سر داده بودند. جمهوری اسلامی از آغاز روی کار آمدن خود همواره فعالان مدنی و سیاسی منتقد حکومت را بازداشت، شکنجه و زندانی کرده است. از زمان آغاز خیزش سراسری ایرانیان علیه جمهوری اسلامی از شهریور ۱۴۰۱ تا کنون، سرکوب فعالان مدنی، سیاسی و معترضان از سوی حکومت شدت گرفته و همچنان ادامه دارد.
۱۴۰۲ اسفند ۶, یکشنبه
به دلیل انتقاد از اجرای حکم اعدام محمد قبادلو، مهدخت دامغان پور وکیل وی احضار شد
مهدخت دامغان پور، یکی از وکلای مدافع محمد قبادلو، زندانی سیاسی اعدام شده، به دادسرای فرهنگ و رسانه احضار شد. این احضار به خاطر مصاحبهای است که در آن، او روند دادرسی و اتهامات موکلش و نیز اجرای حکم اعدام او را مورد نقد قرار داده بود.
امیر رئیسیان، یکی دیگر از وکلای محمد قبادلو، ضمن انتشار این خبر نوشت: “درباره اجرای حکم قصاص محمد قبادلو ما قوه قضاییه را به «مناظره در رسانه» دعوت کردیم، قوه قضاییه اما «محاکمه در دادسرای رسانه» را ترجیح داد. امروز همکارم خانم مهدخت دامغان پور احضار شد و مستندات و مدارک مربوطه را ارئه داد.”
احضار وی به دلیل مصاحبه ای صورت گرفته است که در آن روند دادرسی به اتهامات موکلش و اجرای حکم اعدام وی را مورد انتقاد قرار داده بود.
سحرگاه روز سه شنبه سوم بهمن ۱۴۰۲، حکم اعدام محمد قبادلو، جوان بیست و سه ساله بازداشت شده در جریان اعتراضات سراسری سال گذشته، در زندان قزلحصار کرج به اجرا درآمد
۱۴۰۲ اسفند ۲, چهارشنبه
شریفه محمدی، فعال کارگری زندانی، میگوید در زندان سنندج همچنان تحت بازجویی قرار دارد
شریفه محمدی، فعال کارگری زندانی، روز شنبه ۲۱ بهمن، در یک تماس کوتاه تلفنی با همسر خود، سیروس فتحی، اعلام کرد که همچنان در زندان سنندج تحت بازجویی قرار دارد. به گزارش “کمپین شریفه را آزاد کنید”، خانم محمدی در این تماس تلفنی اشاره کرده که از زمان انتقال از زندان رشت به زندان سنندج، همچنان در سلول انفرادی نگه داشته شده است. این سومین تماس تلفنی او با خانواده اش از زمان بازداشت تاکنون است. این فعال کارگری ۱۴ آذر از سوی ماموران حکومتی در رشت بازداشت و پس از مدتی به سنندج منتقل شد. از اتهامات شریفه محمدی تاکنون اطلاعی در دست نیست و به نوشته «بیدارزنی»، رسانه گروهی از کنشگران حقوق زنان، بازپرس پرونده همچنان از پاسخ دادن به خانوادهاش امتناع میکند. پیش از این، گزارش ها حاکی از نگرانی خانواده خانم محمدی از شرایط جسمانی او بوده است، زیرا بهطور غیرمستقیم مطلع شده بودند که آثار ضرب و شتم بر صورت او دیده شده و انگشتش نیز دچار عفونت شده است. همزمان به گزارش بیدارزنی و شماری از تشکلهای کارگری، برای سیروس فتحی، همسر شریفه محمدی، به دلیل پیگیری وضعیت همسرش، پرونده قضایی تشکیل شده و علت آن، «تلاش برای آگاهی از روند بازداشت و پروندهسازی امنیتی علیه او بوده است». پیش از این، آقای فتحی در نامهای سرگشاده درباره پیگیری پرونده او نوشته بود: «هر روز که مراجعه میکنم، جوابهای سربالا میدهند و میگویند ده روز دیگر بیا. حتی بازپرس از روبرو شدن با من خودداری میکند. از چند روز پیش، دیگر مرا به دادسرا هم راه نمیدهند.» او همچنین نوشته بود: «حقوق قانونی افراد و حقوق شهروندی فقط بر روی کاغذ نقش بسته است و مصداق عملی ندارد. شریفه عزیزم، من و خانواده میدانیم که اتهامات پوچ و بیاساسی به تو نسبت دادهاند.»
۱۴۰۲ بهمن ۲۷, جمعه
یک زن در شوش اقدام به خودسوزی کرد
یک زن اهل شهرستان شوش در مغازه معاملات املاک به دلیل عدم بازگرداندن پول توسط صاحبخانه، اقدام به خودسوزی کرد. نود درصد بدن این زن در پی این اقدام سوخته است. به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از رکنا، یک زن اقدام به خودسوزی کرد. بر اساس این گزارش، زنی اهل شوش در مغازه معاملات املاک به دلیل عدم بازگرداندن پول توسط صاحبخانه اش اقدام به خودسوزی کرد. نود درصد بدن این زن در پی اقدام مذکور سوخته و وضعیتش وخیم گزارش شده است. در این گزارش به هویت این زن اشاره ای نشده است. خودسوزی یکی از خشنترین و دردناکترین روشهای خودکشی است. این روش خودکشی عمدتا در غرب و شمال غرب ایران رایج است. برپایهٔ گزارش سازمان پزشکی قانونی ایران در سال ۱۳۸۰ خورشیدی، از افراد درگذشته از خودکشی، خودسوزی مهمترین روش خودکشی (۶۹٫۲۹٪) در میان زنان بودهاست.
۱۴۰۲ بهمن ۲۳, دوشنبه
تاریخچه مبارزات اعظم حاج حیدری گنجینهای از سرمایههای بشری برای مقاومت
من تو را از قهرمان شدن ناامید خواهم کرد. تو را اینجا نگه میدارم تا بپوسی… نگهت خواهم داشت تا موهایت مانند دندانهایت سفید شود». این صحبتهای مزدور شکنجهگری بود که به امتناع اعظم حاج حیدری از مصاحبه تلویزیونی داد. مصاحبه تلوزیونی برای ابراز ندامت از فعالیتهایی که منجر به بیش از پنج سال زندانی شدن اعظم حیدری گردید.[قسمت هایی از خاطرات اعظم حیدری در مصاحبه با سایت جنوبیه لبنان] شورش علیه فرهنگ سنتی. از این رو درد و رنجی که این خاطرات به همراه دارد، این زن 66ساله اکنون در یاد آوری آنها تردیدی ندارد.زیرا بگفته او، آنها گنجینهای از سرمایههای بشردوستانه برای مقاومت هستند. او به این خاطرات افتخار میکند و این کار عزم وی بر روی مواضعش را افزایش میدهد. اعظم حاج حیدری دریک محله قدیمی تهران و در خانوادهای مذهبی با فرهنگ سنتی بزرگ شد که مخالف انجام هر نوع فعالیت اجتماعی زنان بود. با وجود این، دختری که دیپلم طبیعی داشت و به عنوان معلم دبستان کار میکرد. اولین زنی بود که به حرفهای در خارج از خانه و فعالیت سیاسی پرداخت. اعظم حاج حیدری متهم به انجام فعالیتهای تبلیغی برای سازمان مجاهدین خلق بود. پس از شرکت در تظاهرات مسالمت آمیز وترتیب دادن نمایشگاه کتابهای ضد رژیم در خیابان، چندین بار به طور موقت دستگیر شد. یک بار با آمدن سپاه پاسداران به مدرسه متواری شد. در جایی که کار می کرد به لطف هشدار یکی از همکارانش توانست از پنجره فرار کند و دستگیر نشود. تکرار غیبتهای چند روزه اعظم حاج حیدری از خانه به قول خودش منجر به شدیدتر شدن اختلاف بین او و خانوادهاش گردید. نهایتا منجر به فرار وی از چنگال پدرش و رفتن به خانه دوستان و اقوام گردید. این امر به نوبه خود او را در معرض حملات سپاه قرار داد. اعظم حیدری پس اینکه مدتی را در خیابان گذراند، سرانجام به خانه خالهاش پناه برد. آغاز آزمایش اعظم حاج حیدری در شکنجه گاه. نیمهشب 14ژوئیه 1981مورد حمله سپاه پاسداران قرار گرفت که وی را دستگیر کردند. روز بعد دو خواهرش نجمه و مهین که مادر دو فرزند بود و 45سال سن داشت را بازداشت نمودند. اعظم حیدری مورد هیچ محاکمهای قرار نگرفت. 20روز نمیدانست محل زندانی شدنش کجاست. اما بعداً متوجه شد که در زندان دادگستری بوده. در آنجا مورد بازجویی و ضرب و شتم قرار گرفته است. او میگوید: «بر اساس تجربه شخصی خودم و اطلاعاتی که از زندانیان دیگر به دست آوردهام، در طول 45سالی که ازحکومت آخوندها میگذرد حتی یک مورد هم نبوده است که قبل از انتقال به زندان، کسی محاکمه و حتی بازجویی شود» .اعظم حیدری محل اسارت خود در زندان قضاییة را اینگونه توصیف میکند: «یک سلول معمولی نبود بلکه مکانی بود بسیار تنگ و کثیف و پر از حیوانات و حشرات موذی». انتقال به شکنجهگاه بدنام اوین. در اواخر اوت او را به زندان اوین منتقل کردند. در آنجا عمدتاً بیش از پنج سال را سپری کرد . طی این مدت، اعظم حیدری و بقیه زندانیان زن به دلیل اعمال تحقیرآمیز و شرایط بهداشتی و فشارهای روحی و روانی در بازجوییها و یا در بخشهای مختلف زندان تحت انواع شکنجهها و فشارها قرار گرفتند. زندانبانان برای وادار کردن آنها به تسلیم و ابراز پشیمانی از آرمانها و اصولی که به خاطر آنها زندانی شده بودند، حلقه تحمیل شده بر زندانیان را تنگ میکردند. اعظم حیدری میگوید: «اما هرچه فشار میآوردند، استواری زنان زندانی بیشتر میشد. آنان بیشتر به راه آزادی که جان خود را برای آن فدا میکردند، متعهد شده و بخاطر مردم تا آخرعمر در کنار آنها ایستادند». اعظم حاج حیدری بین زندان دادگستری و «اوین» و زندان «قزلحصار» و زندان «گوهردشت کرج» جابجا شد . تحت فشار جسمی و روانی مانند شلاق و اعدام و قرار گرفت. در قفس و یا قبر قرار گرفت و به مدت هشت ماه در اتاق کوچکی به ابعاد 150در 70.5سانتی متر ماند. در حالی که بلندگوها با صدایی کرکننده شعارها و سخنان و شعارهایی در حمایت از رژیم سر میدادند. او مجبور بود شب و روز با چشمان بسته و بیحرکت، رو به دیوار روی زانوهایش بنشیند. قهرمانانی که زیر شکنجه نشکستند و همچون پولاد آبدیده مقاومت کردند در زمانهای دیگر، زندانیان صدای شکنجه بازجوییهایی را میشنیدند که از هفت صبح تا دوازده شب طول میکشید.صداهایی که از نظر روانی آنها را داغان میکرد و احساس میکرد تحت شکنجه شدیدتری قرار دارند. اعظم حیدری یک بار شاهد ضرب و شتم یک زندانی زن بود که صدایش را بخاطر فریادهای شدید از دست داد. پاسداران بطور مدام سلولها را چک میکردند. اگر کسی کوچکترین حرکتی میکرد بلافاصله به داوود رحمانی که در بین بسیاری از زندانیان سابق معروف بود اطلاع میدادند. او از پشت با کابل و یا کفش و گاهی هم با چوب به گردن و پشت آنها ضربه میزد. گاها بطور ناگهانی سر اعظم حیدری را چنان به دیوار میکوبیدند که احساس میکرد دندانهایش شکسته و یا استخوانهایش خرد شده است. اعظم حیدری تأکید میکند که اشکال ضدبشری شکنجه در زندانهای ایران «باورکردن به اینکه چنین اعمالی توسط رژیمی انجام میشود که ادعا میکند اسلام را نمایندگی میکند،دشوار میکند. چراکه (اینکار) تنها در وحشیانهترین رژیمهای دیکتاتوری قابل مشاهده است». زندان های ایران غیرقابل توصیف هستند. اما واقعیت و حجم آنچه که در زندانهای ایران اتفاق میافتد، فاش نمیشود چراکه بسیاری از کسانی که تحت شکنجههای وحشیانه قرار گرفتند هرگز از زندان آزاد نشده و اعدام شدند. در میان انواع مختلف شکنجههایی که اعظم حاج حیدری شخصاً تجربه کرده یا توسط زندانیان دیگر به او گفته شده است، او کابلهای بزرگی را که به شکل طناب از سقف آویزان شده و یا بصور صلیب (روی دیوار) نصب میشوند و سوزاندن قسمتهای مختلف بدن با سیگار و یا فندک یا روغن داغ یا گازوئیل و همینطوز به نوبت زدن زندانیان با مشت و لگد مانند توپ فوتبال را به یاد میآورد. زندانیان زن از تجاوزو تهدید و تجاوز جنسی توسط بازجوها، قضات شرع و پاسداران در امان نبودند.حتی بیماران توسط به اصطلاح پزشکان مورد شکنجه و آزار و اذیت قرار میگرفتند. زندانیان در معرض آنچه که اعظم حیدری کشتن شخصیت و اعدامهای مصنوعی و مجبور کردن آنها به دیدن صحنههای وحشتناک، ایستادن یا بیدار ماندن برای روزها و بیتوجهی به جراحات ناشی از شکنجه تا زخمی شدن آنها توصیف کرده است، قرار میگرفتند و بجای مداوا، آنها را اعدام میکردند.
۱۴۰۲ بهمن ۱۷, سهشنبه
نسرین حسنی برای تحمل حبس بازداشت شد
نسرین حسنی، روزنامه نگار ساکن بجنورد، روز یکشنبه پانزدهم بهمن ماه پس از مراجعه به شعبه دوم اجرای احکام کیفری دادسرای عمومی و انقلاب این شهر، جهت تحمل دوران محکومیت هفت ماه حبس خود بازداشت و به زندان بجنورد منتقل شد.
یک منبع مطلع نزدیک به خانواده این شهروند ضمن تایید این خبر به هرانا گفت: “خانم حسنی یکشنبه پانزدهم بهمن ۱۴۰۲، پس از مراجعه به شعبه دوم اجرای احکام کیفری دادسرای عمومی و انقلاب بجنورد، جهت تحمل حبس بازداشت و به زندان این شهر منتقل شد.”
بر اساس گزارشاتی که به دست هرانا رسیده است، محکومیت خانم حسنی به حبس در شرایطی به اجرا در آمده که امیرحسین حسینی معصوم، فرزند سیزده ساله وی سرپرست دیگری جز مادر خود ندارد.
این روزنامه نگار مورخ بیستم آبان ماه امسال، توسط شعبه ۱۰۳ دادگاه کیفری دو شهرستان بجنورد از بابت اتهام نشر اکاذیب به هفت ماه حبس و از بابت عدم رعایت حجاب شرعی در معابر و انظار عمومی به یک میلیون تومان جزای نقدی محکوم شد.
در آذرماه سال جاری، نسرین حسنی در خصوص بخش دیگری از پرونده خود توسط شعبه اول دادگاه انقلاب بجنورد به یک سال حبس محکوم شد. این پرونده پس از اعتراض متهم به حکم صادره به دادگاه تجدیدنظر استان خراسان شمالی ارجاع داده شد.
نسرین حسنی، روزنامه نگار و مدیر مسئول هفته نامه سیاحت شرق در تاریخ دوازدهم شهریورماه امسال، در شعبه پنجم بازپرسی دادسرای بجنورد تفهیم اتهام شده و با تودیع وثیقه آزاد شد.
وی پیشتر در مهرماه سال گذشته، جریان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱، توسط نیروهای امنیتی بازداشت شده بود. وی نهایتا چندی بعد آزاد شد.
اعتصاب غذای مطلب احمدیان و سکینه پروانه در زندانهای اوین و مشهد در اعتراض به اعدام چهار زندانی سیاسی کُرد
بنا به اطلاع شبکه حقوق بشر کردستان، مطلب احمدیان اعتصاب غذای خود را از روز گذشته ۹ بهمن، همزمان با اعدام پژمان فاتحی، محمد فرامرزی، وفا آذربار و محسن مظلوم آغاز کرد.او در یک تماس تلفنی از زندان از قصد خود برای ۱۰ روز اعتصاب غذا خبر داده بود. اما به شرایط جسمی در نتیجه بیماریهای مختلف که در دوران حبس به آنها مبتلا شده است، امروز به اعتصاب غذای خود پایان خواهد داد. سکینه پروانه نیز در اعتراض به اعدام زندانیان سیاسی از امروز، ۱۰ بهمن به مدت ۳ روز در زندان مشهد دست به اعتصاب غذا زده است سکینه پروانه از فروردین ماه ۱۴۰۲ در بند زنان زندان مرکزی مشهد دوران محکومیت ۷ سال و نیم خود به اتهامهای «تبلیغ علیه نظام»، «اجتماع و تبانی» و «توهین به رهبر جمهوری اسلامی ایران» را در شرایط سخت زندان، بدون حق دسترسی به وکیل، محدودیت تماس با خانواده و محرومیت از خدمات پزشکی، سپری میکند. این زندانی سیاسی اهل قوچان پیش از این نیز سابقه چند بار بازداشت، محکومیت و حبس به مدت چهار سال را داشته است. مطلب احمدیان نیز با حکم ۳۰ سال حبس به اتهام «محاربه» از طریق عضویت در حزب کومله کردستان، پس از بازداشت در مهر ماه ۱۳۸۹ و ماهها نگهداری در بازداشتگاههای امنیتی سردشت، سقز و سنندج تحت شرایط سخت سلول انفرادی و شکنجههای فیزیکی، هماکنون در زندان اوین تهران نگهداری میشود. این زندانی سیاسی اهل بانه در سالهای اخیر از بیماریهای فتق دیافراگم، تنگی کانال نخاع و عفونت مجاری ادراری رنج میبرد و در نتیجه عوارض پرتو درمانیهای گذشتە به سرطان اثنیعشر نیز مبتلا شدە است. بامداد دوشنبه ۸ بهمن، چهار زندانی سیاسی کُرد به نامهای پژمان فاتحی، محسن مظلوم، محمد فرامرزی و وفا آذربار پس از گذشت ۱۹ ماه از بازداشت، شکنجه و ناپدیدسازی قهری در زندان قزلحصار کرج اعدام شدند. اجرای حکم اعدام این فعالان سیاسی کُرد که طی یک دادرسی ناعادلانه و در نتیجه سناریو سازی نهادهای امنیتی به «همکاری با سیستم امنیتی اسرائیل» متهم شده بودند، موجی از اعتراضات و اعتصابات در شهرهای مختلف کردستان و زندانهای ایران را به دنبال داشت.
۱۴۰۲ بهمن ۱۳, جمعه
دایه شریفه، مادر دادخواه، بهدست ماموران امنیتی بازداشت شد
بر اساس گزارشها، دایه شریفه، مادر رامین حسینپناهی زندانی سیاسی کرد که سال ۹۷ اعدام شد، به همراه دختران و دامادش در کامیاران به دست ماموران امنیتی بازداشت شدند آنها برای دیدار با مادر پژمان فاتحی به کامیاران رفته بودند که توسط خودروهای ماموران به اطلاعات سنندج منتقل شدند
-
بهزاد و ابراهیم_احمدپور_سامانی ، دو برادر اهل چهارمحال_بختیاری ، در آبان ماه سال گذشته ،با فاصله ده روز از یکدیگر توسط مأمورین حکومتی کش...
-
هاجر_سعیدی فعال کارگری و حقوق زنان اهل سنندج که سال جاری به مدت بیش از یک ماه بازداشت شده بود، جهت اجرای حکم یک سال حبس، بازداشت و به بند...
-
مصطفی مطلبی ۳۴ساله و ساکن جنوب تهران است. به گفته یکی از دوستان مصطفی، او در روز ۲۵ آبان در اعتصابات سراسری بازار آهن شادآباد تهران، مورد ...